در این نوشته می خوانید:
موفقیت درمان ارتودنسی به برنامه ریزی دقیق درمان، هم برای حرکت مطلوب و هم ناخواسته دندان ها بستگی دارد. برای اینکه دندان ها تحت حرکت ارتودنتیک برنامه ریزی شده قرار گیرند، لازم است نیروی مناسبی به دندان یا دندان ها وارد شود و این نیرو به طور کامل یا جزئی مقاومت شود. درک این فرآیند بخش مهمی از تشخیص و طراحی درمان ارتودنسی است.
قبل از بررسی تکیه گاه در ارتودنسی، اجازه دهید ابتدا این اصل اساسی را در نظر بگیریم که چرا برای اعمال نیرو، مقاومت لازم است تا در دستیابی به حرکت دندانی مورد نظر مؤثر باشد. بر اساس قانون سوم نیوتن، برای هر عمل یک واکنش برابر و مخالف وجود دارد. به این معنا که نیروها نه تنها به دندان هایی که قرار است جابجا شوند، بلکه در جاهای دیگر نیز به همان میزان، اغلب متقابل، روی دندان های دیگری که تحت عنوان واحدهای تکیه گاه نامیده می شوند، عمل می کنند. هنگامی که این نیروهای متقابل به اندازه کافی مدیریت نمی شوند، ممکن است حرکات ناخواسته دندان رخ دهند که منجر به پایان درمان با یک اکلوژن مشکل دار یا اصلاح ناکافی مشکل ارتودنسی اولیه، مانند افزایش اورجت می شود.
تکیه گاه در ارتودنسی چیست؟
هنگامی که یک نیروی متناوب به دندان وارد می شود، مانند عملکرد جویدن طبیعی، رباط پریودنتال (PDL) برای مدت کوتاهی تغییر شکل می دهد و استخوان اطراف در پاسخ به نیرو خم می شود. اگر فشار حفظ شود، PDL ظرفیت خود را برای برگشت به عقب از دست می دهد، زیرا مایعات بافتی به بیرون فشرده می شوند و بازسازی استخوان در مجاورت رباط پریودنتال اتفاق می افتد. در سمت فشار رباط، در جهت حرکت، جذب از طریق عمل استئوکلاست ها اتفاق می افتد، در حالی که در سمت کششی رسوب استخوان از طریق عمل استئوبلاستی رخ می دهد. هر چه نیرو سنگین تر باشد، میزان فشرده سازی عروق خونی در PDL بیشتر است. از آنجا که فشار خون مویرگی بین 15 تا 20 میلی متر جیوه در هر 1 سانتی متر مربع اندازه گیری شده است، تئوری سنتی پیشنهاد می کند که نیروی بهینه برای حرکت دندان ها به اندازه کافی سبک باشد تا مویرگ ها را فشرده کند، اما به طور کامل مسدود نشود. سپس استئوکلاست ها از مونوسیت های در حال گردش در عروق خونی PDL جمع آوری می شوند و شروع به جذب استخوان آلوئولی می کنند که با PDL در تماس مستقیم است. این تحلیل که تحت عنوان تحلیل فرونتال شناخته شده است به تدریج رخ می دهد و دندان به تدریج حرکت می کند.
با استفاده از همین تئوری، اگر نیروی اعمال شده از فشار خون مویرگی بیشتر شود، عروق خونی مسدود می شوند و PDL بدون عروق یا نکروز می شود که از نظر میکروسکوپی به صورت ظاهری شیشه ای یا هیالینیزه دیده می شود. این به عنوان تضعیف تحلیل شناخته می شود و منجر به تأخیر در حرکت دندان می شود در حالی که استئوکلاست ها بلافاصله در مجاورت ناحیه نکروزه PDL، شروع به جذب سطح زیرین استخوان می کنند. این تأخیر به دلیل انتظار استئوکلاست های پیش ساز است، زیرا خونرسانی به ناحیه با مشکل مواجه شده است. بنابراین به نظر می رسد که بزرگی نیروی اعمال شده، نوع تحلیلی که انجام می شود را تعیین می کند. این احتمالاً تا حدودی ساده کننده است، زیرا این احتمال وجود دارد که اعمال نیرو به دندان همیشه حداقل مناطق کوچکی از بی رگی را در PDL ایجاد کند.
آزمایش قطعی این نظریه در یک محیط بالینی به دلیل توانایی ذاتی PDL در اتلاف نیروی وارده به سایر قسمت های دندان دشوار است و همچنین به این دلیل که نقطه اعمال نیرو در طول فرآیند چرخاندن نوک و صاف کردن دندان متفاوت است. در واقع، یک مطالعه در مقیاس کوچک که تأثیر افزایش چهار برابری نیروی اعمال شده (200 cN) به دندان های پرمولر در نوجوانان را آزمایش کرد، نشان داد که دندان ها در 7 هفته 50 درصد بیشتر از دندان هایی که نیروی کم (50 cN) دریافت می کردند، حرکت می کردند. با توجه به نظریه فوق، این غیر شهودی است، و نشان می دهد که سرعت حرکت دندان ممکن است به عوامل دیگر مرتبط باشد نه فقط نیروی اعمال شده.
نیروهای بالاتر که از فشار خون مویرگی بیشتر هستند، نه تنها با احتمال تأخیر در حرکت دندان همراه هستند، بلکه با افزایش خطر تحلیل ریشه نیز همراه هستند. گرچه مطالعه توضیح داده شده در بالا تفاوتی در میزان تحلیل ریشه دندان های پرمولر با نیروهای بالاتر نشان نداد، اما می توان فرض کرد که خطر افزایش حرکت دندان های تکیه گاه با نیروهای بیشتر وجود دارد. بنابراین نیروی بهینه برای حرکت دندان نیرویی است که حرکت مورد نظر دندان را به حداکثر می رساند و در عین حال آسیب و از دست دادن انکوریج را به حداقل می رساند. پاسخ PDL به نیرو به دو عامل اصلی بستگی دارد، یعنی نوع حرکت دندان مورد نیاز و سطح ریشه دندان.
همانطور که قبلا اشاره شد، توزیع نیرو در سراسر PDL به نوع حرکت دندان بستگی دارد. در حین حرکت ساده چرخاندن نوک یک دندان تک ریشه، دو ناحیه فشرده سازی PDL (در تاج آلوئولار و رأس ریشه) وجود خواهد داشت، زیرا دندان حول مرکز مقاومت خود می چرخد. از آنجا که نیرو در این دو نقطه متمرکز است، نیروها باید در حدود 35 درجه نیوتن پایین نگه داشته شوند.
حرکت بدنه همان دندان به بارگذاری یکنواخت PDL به دنبال اعمال دو نیرو به تاج دندان نیاز دارد، بنابراین نیروی مورد نیاز برای چرخاندن ساده نوک دندان دو برابر می شود. حرکات چرخشی و اکستروژن تقریباً همیشه با مقداری انحراف نوک همراه خواهند بود و بنابراین، گرچه از نظر تئوری نیروهای بالاتر امکان پذیر هستند، حفظ نیروهای مشابه با نیروهای مورد نیاز برای چرخش نوک مناسب خواهد بود. اینتروژن یک ناحیه بسیار متمرکز نیرو ایجاد می کند و بنابراین برای موفق بودن اینتروژن، باید سبک ترین نیروی ممکن 10 cN اعمال شود.
هنگامی که به دندان نیرو وارد می شود، سطح آستانه ای وجود دارد که برای غلبه بر مقاومت ذاتی رباط پریودنتال و قبل از وقوع حرکت دندان، باید به آن دست یافت. با افزایش نیروی اعمالی بالاتر از این مقدار آستانه، مقدار حرکت دندان به صورت خطی افزایش می یابد تا زمانی که به یک پلاتو برسد، که فراتر از آن افزایش نیرو دیگر باعث افزایش سرعت حرکت دندان نمی شود.
این سطوح بهینه نیرو که قبلاً توضیح داده شدند، متناسب با سطح ریشه دندان در حال جابجایی در نظر گرفته می شوند. نیروی بهینه برای حرکت یک بلوک دندان به طور مشابه با مجموع سطح ریشه این بلوک متناسب خواهد بود.
گرچه نیروهای اعمال شده به دندان هایی که به طور فعال حرکت می کنند باید بهینه باشند، در مورد دندان یا دندان هایی که حرکت نمی کنند، یعنی دندان های تکیه گاه، نیرو باید کمتر از حد مطلوب یا حتی زیر سطح آستانه حرکت دندان باشد.
نیاز به تکیه گاه به موارد زیر بستگی دارد:
عوامل دخیل در نیاز به انکوریج
ارتودنتیست ها معتقد هستند که ابزارهای متعددی برای بدست آوردن انکوریج یا مقاومت وجود دارد، از جمله خود دندان ها و همچنین منابع خارجی دندان. می توان انکوریج را به صورت ساده، ثابت، متقابل، بین فکی و پس سری طبقه بندی کرد. برای گسترش این طبقه بندی می توان لوازم جانبی مانند صفحات قابل جابجایی و دکمه Nance Palatal را اضافه کرد. جدای از این، انکوریج روی عضلات، که توسط ضربه گیرهای لب و برخی از اشکال ابزارهای فانکشنال ایجاد شده است، نیز گنجانده شده است. در ارتودنسی مدرن، اصطلاح کنترل انکوریج به طور گسترده ای استفاده شده است. در موارد کش، حداقل تکیه گاه ها برای توصیف موقعیت هایی استفاده می شود که در آن می توان به دو سوم فضای دندان کشیده شده اجازه داد تا از طریق حرکت رو به جلو بخش های خلفی بسته شود. انکوریج متوسط مستلزم محدود کردن حرکت رو به جلوی بخش های خلفی به نصف فضای دندان کشیده شده است. ماکزیمم انکوریج به این صورت توصیف شده است که اجازه می دهد تنها یک سوم یا کمتر از فضای دندان کشیده شده با حرکت رو به جلو دندان های خلفی بسته شود.
الف) انکوریج ساده: مقاومت در برابر چرخش نوک دندان.
انکوریج دندانی که در آن نحوه و اعمال نیرو تمایل به جابجایی یا تغییر شیب محوری دندان یا دندان هایی دارد که واحد انکوریج را در صفحه فضایی که نیرو در آن اعمال می شود، تشکیل می دهند.
ب) انکوریج ساکن: مقاومت در برابر حرکت بدنه.
انکوریج دندانی که در آن نحوه و اعمال نیرو تمایل دارد تا واحد انکوریج را به صورت بدنه کامل در صفحه فضایی جابجا کند که نیرو در آن اعمال می شود، انکوریج ساکن نامیده می شود.
ج) انکوریج متقابل: دو یا چند دندان که در جهات مخالف حرکت می کنند و توسط ابزار در مقابل یکدیگر قرار می گیرند. این شامل چرخش نوک دو دندان یا دو گروه از دندان ها دارای ارزش انکوریج برابر در برابر یکدیگر برای ایجاد حرکت متقابل دندان است. مثال: در بستن خط میانی دیاستم، دو دندان پیشین مرکزی در برابر یکدیگر قرار می گیرند.
منابع انکوریج
یکی از انکوریج های عالی توسط دندان ها ارائه می شود، اما آنها در یک محیط پویا قرار می گیرند که از طریق (رباط پریودنتال) که به نیرو واکنش نشان می دهد، درون استخوان آلوئولار معلق است. مقدار انکوریج نیز توسط سطح ریشه تعیین می شود.
ملاحظات اصلی برای ارزیابی ظرفیت انکوریج، تراکم استخوان آلوئولار و سطح مقطع ریشه ها در صفحه عمود بر جهت حرکت دندان است. مقدار انکوریج مقدار بافت استخوانی است که باید جذب شود تا دندان در یک فاصله معین حرکت کند. اگر همه استخوان ها مقاومت یکسانی در برابر حرکت دندان داشته باشند، پتانسیل انکوریج شدن دندان های مولر فک بالا و فک پایین تقریباً یکسان خواهد بود. علیرغم بیانیه فوق، تجربه بالینی نشان می دهد که دندان های مولر فک بالا نسبت به دندان های مولر فک پایین در همان بیمار، معمولاً ارزش انکوریج کمتری دارند. یک مثال معمول، بسته شدن فضا در یک مورد کشیدن دندان پرمولر کلاس 1 است. اغلب برای حفظ رابطه کلاس 1 لازم است از هدگیر روی دندان های مولر اول فک بالا استفاده شود. مقاومت نسبی دندان های مولر فک پایین در برابر حرکت مزیال یک اصل شناخته شده مکانیک دیفرانسیل است.
در ادامه مثال محل کشیدن، اگر بخواهیم دندان های قدامی را به صورت متفاوت به عقب بکشیم، می توان تکیه گاه دندان های خلفی را با استفاده از اضافه کردن دندان های مولر دوم به واحد خلفی تقویت کرد. این امر باعث تغییر نسبت سطح ریشه می شود به گونه ای که فشار نسبتاً بیشتری در PDL دندان های قدامی وجود خواهد داشت و بنابراین عقب نشینی نسبتاً بیشتری در بخش قدامی نسبت به حرکت رو به جلو بخش خلفی وجود خواهد داشت.
نواحی دندان های پرمولر 2 و مولر 1 به سه دندان قدامی نزدیک است. بنابراین، در موارد حداکثر انکوریج، از روش های حفظ انکوریج اضافی یا جایگزین استفاده می شود که شامل استفاده از دندان های مولر دوم، محافظ های انکوریج مانند TPA، هدگیر یا مینی اسکرو برای عقب بردن انبوه دندان های قسمت قدامی استفاده می شود. در برخی شرایط، عقب بردن دندان های قدامی در 2 مرحله انجام می شود، عقب کشیدن دندان های نیش و به دنبال آن عقب کشیدن دندان های پیشین.
انکوریج تقویت شده
تکنیکی برای عقب بردن دندان های پیشین با استفاده از الاستیک های افقی روی سیم های کمانی گرد 016/0 اینچی ارائه شده است که برای الزامات انکوریج حداقل و متوسط به خوبی عمل می کند. با این حال، در مورد کنترل حداکثر انکوریج، توالی متفاوتی وجود دارد. بلافاصله پس از اینکه سیم کمانی تراز اولیه کار خود را به پایان رساند، دندان های مولر دوم در صورت وجود، به دور آنها بند اضافه می شود. در هر صورت یک دور 016/0 اینچی یا یک سیم کمانی فک پایین مستطیلی به ابعاد 016/0 در 022/0 با نوک و خمیدگی های ضد عمودی قرار داده می شود. هدف از این سیم کمانی بدست آوردن هرچه بیشتر ترداز سطح اکلوزال است. اگر فاصله بندان های ین مولر اول و دوم فک پایین باز شود، یک زنجیره C پیوسته از هر دندان مولار تا دندان مولر دیگر قرار می گیرد. سیم کمانی در انتهای دو سر به عقب یا رو به بالا خمیده نمی شود. تا زمانی که صفحه اکلوزال تقریباً صاف شود، سیم کمانی مجدداً بسته می شود و در صورت نیاز دوباره فعال می شود. این همسطح کردن برای کاهش احتمال اینکه در طول بسته شدن فضای نهایی، بخش های قدامی و خلفی ممکن است رو به فضای کشیدن دندان عقب بروند، مهم است. همچنین مهم است، زیرا دندان هایی که در بخش های باکال قرار گرفته اند، نسبت به موقعیت های مزیو آنگولار انکوریج بهتری دارند. در شرایط حداکثر انکوریج، یک سیم کمانی حلقه ای تنش عمودی 017/0 در 025/0 اینچ. خمیدگی های سبک ضد چرخش نوک در قسمت های خلفی قرار می گیرند تا از چرخش این دندان ها به سمت مزیال جلوگیری شود. در شدیدترین شرایط، قلاب های الاستیک کلاس 3 به سیم کمانی در وسط بین براکت های دندان های نیش و دندان های لترال لحیم می شوند و الاستیک های بسیار سبک (3 تا 4 اونس) کلاس 3 به طور مداوم استفاده می شوند. در الگوهای رشدی که در آنها باید از رویش دندان های مولر اول فک بالا جلوگیری شود، برای جلوگیری از این رویش و کنترل انکوریج برای دندان های مولر فک بالا از یک فیس بو های پول (کمان صورت با کشش رو به بالا) استفاده می شود. در شدیدترین شرایط، هیچ نیروی عقب کشنده دیگری نباید به طور همزمان در قوس دندانی بالا استفاده شود.
همانطور که قبلاً گفته شد، کنترل انکوریج در قوس دندانی بالا دشوارتر از قوس دندانی پایین است. در شرایط حداکثر انکوریج، یک هدگیر به لوله های روی دندان های مولر اول فک بالا متصل می شود که تقریباً همیشه استفاده می شود. نوع هدگیر به الگوی صورت بیمار و اینکه آیا اکستروژن دندان های مولر فک بالا باید مجاز باشد یا خیر بستگی دارد. در بخش بعدی انواع مختلف هدگیر مورد بحث قرار می گیرند. برای درمال اکلوژن های کلاس 2، حداکثر کنترل انکوریج خلفی فک بالا ضروری است. اگر ارتودنتیست مشکوک باشد که بیمار در استفاده از هدگیر همکاری خوبی داشته باشد، باید از سیم کمانی ترانس پالاتال نیز برای کمک به کنترل بدنه دندان های مولر فک بالا استفاده کند. علاوه بر این، اکستروژن دندان های مولر اول فک بالا را در اثر فشاری که توسط زبان به قوس دندانی وارد می شود را به حداقل می رساند. در برخی موارد ممکن است محافظ های بافت روی لب در قوس دندانی بالا مفید باشند. عقب بردن هر شش دندان قدامی فک بالا با نیروهای متوالی مانند الاستیک های افقی یا مجموعه حلقه های عقب برنده روی انکوریج خلفی فک بالا تأثیرگذار است و در شرایطی که به حداکثر کنترل انکوریج نیاز است باید از آنها اجتناب شود.
برخی از با ارزش ترین ابزارها نیروهای خارج دهانی هستند – از جمله چندین نوع هدگیر، کاچ چانه، هدگیر معکوس و ماسک صورت. بیشتر این ابزارها علاوه بر ایجاد تغییرات اسکلتی، می توانند برای تأثیرگذاری روی حرکات دندانی و کنترل انکوریج خلفی نیز استفاده شوند.
استخوان کورتیکال در برابر تحلیل مقاوم تر است، و حرکت دندان زمانی که ریشه با آن تماس دارد کند می شود. لایه ای از استخوان متراکم کورتیکال که در فرآیند آلوئولار شکل گرفته است، مطمئناً می تواند بر حرکت دندان تأثیر بگذارد. به عنوان یک قاعده کلی، حرکات گشتاور توسط صفحات کورتیکال صورت و زبانی محدود می شوند. اگر ریشه به طور مداوم به هر یک از این صفحات کودتیکال فشار داده شود، حرکت دندان تا حد زیادی کند می شود و احتمال تحلیل ریشه وجود دارد. لازم به ذکر است که لایه استخوان کورتیکال می تواند در محل کشیدن دندان تشکیل شود، به عنوان مثال، یک فرد بالغ که سال ها قبل یک دندان مولر یا پرمولر او از بین رفته است.
انکوریج مطلق (اسکلتی) برای جلوگیری از حرکت ناخواسته دندان ناشی از نیروهای واکنشی لازم است. در انکوریج مطلق یا بی نهایت به دلیل نیرویی که برای حرکت دندان ها اعمال می شود، واحد انکوریج هیچ حرکتی ندارد. چنین انکوریجی فقط با استفاده از انکوریج اسکلتی بدست می آید که شامل تمام ابزارهایی است که به استخوان ثابت می شوند. انکوریج اسکلتی با پیچ ها، پین ها یا برخی از ایمپلنت های قابل جابجایی که به فک ها متصل می شوند، دامنه احتمالات بیوشیمیایی را گسترش می دهد، به گونه ای که ممکن است نیروها برای ایجاد حرکت دندان در هر جهتی بدون نیروهای متقابل مضر اعمال شوند.
سیستم انکوریج اسکلتی (SAS)، مینی ایمپلنت، یک سیستم انکوریج ارتودنسی است که ممکن است از صفحات کوچک و پیچ های تک کورتیکال ساخته شده از تیتانیوم استفاده کند که به طور موقت در فک بالا و یا فک پایین ثابت می شوند تا انکوریج مطلق ارتودنتیک را ایجاد کنند. صفحات و پیچ ها از تیتانیوم خالص تجاری ساخته شده اند که زیست سازگار است؛ که برای مقاومت و تحمل در برابر نیروهای بهینه ارتودنتیک به اندازه کافی قوی است، اما همچنین می تواند به راحتی برای قرار گرفتن در کانتور استخوانی محل کاشت خم شود. مینی پلیت بر اساس مورفولوژی استخوان شکل داده می شود و با استفاده از پیچ های تثبیت کننده در ناحیه استخوان کورتیکال بالای ریشه ها ثابت می شود؛ دو یا سه پیچ بر اساس صفحات مورد استفاده. مینی پلیت ها مؤثرترین و مورد انتظارترین گزینه درمانی هستند. با استفاده از مینی پلیت می توان مجموعه دندان – آلوئولار را فراتر از محدودیت های مکانیک معاصر بازسازی کرد.
رسوب مستقیم استخوان در سطح مشترک اندوسئوس منجر به تثبیت سفت و سخت (اسئواینتگریشن) می شود. از منظر انکوریج، ایمپلنت اندوسئوس سفت معادل عملکردی یک دندان انکیلوز شده است. انکپسولاسیون کامل استخوان برای اینکه ایمپلنت به عنوان یک واحد انکوریج سفت و سخت عمل کند، ضروری نیست.
از دست دادن مجزای یکی از دندان های مولر اول فک پایین در حالی که دندان مولر سوم باقی مانده باشد، مشکل شایعی است. به جای کشیدن دندان مولر سوم، جایگزینی دندان مولر اول با بریج سه واحدی، انتقال مزیال دندان های مولر دوم و سوم برای بستن فضاهای بی دندانی اغلب ترجیح داده می شود. به دلیل افزایش بروز تحلیل پیشرونده استخوان و شکستگی ناشی از خستگی همراه با ایمپلنت های دندانی تکی در نواحی دندان های مولر اول و دوم فک پایین، محبوبیت گزینه ارتودنتیک برای انتقال مزیال دندان های مولر برای بستن فضا در حال بیشتر شدن است.
این یک مینی اسکرو تیتانیومی خالص تجاری و مته ای است. پیچ را می توان بلافاصله با نیروهایی در محدوده 50 تا 300 گرم بارگذاری کرد. اسئواینتگریشن کامل با این سیستم انکوریج نه انتظار می رود و نه مطلوب است. سیستم انکوریج پیچ عنکبوتی را می توان برای پشتیبانی انواع حرکات ارتودنتیک دندانی در موقعیت های بالینی دندان های ناقص شده، همکاری ضعیف، یا موارد کشیدن دندان که به حداکثر انکوریج نیاز دارند استفاده کرد. سر پیچ عنکبوتی با طراحی داخلی و خارجی شکاف های مستطیلی به اندازه 021/0 در 025/0 اینچ طراحی شده است. این پیچ همچنین دارای یک شکاف عمودی داخلی گرد به قطر 025/0 اینچ است.
در محل های فک بالا که به پایه زیگوماتیک و لبه پیریفورم محدود است. از صفحه Y برای فرو بردن یا دیستال کردن دندان های مولر فک بالا استفاده می شود که معمولاً در فک بالا در پایه زیگوماتیک قرار می گیرند. پلیت I برای فرو بردن دندان های قدامی فک بالا یا جلو آوردن دندان های مولر فک بالا به طور معمول در برجستگی قدامی دهانه پیریفورم قرار می گیرد. پلیت L و یا پلیت T برای اکستروژن دندان های مولر نهفته معمولاً در مرز قدامی راموس صعودی یا برای اینتروژن، عقب بردن یا دیستالیزیشن دندان های مولر فک پایین در بدنه فک پایین قرار می گیرند.
مینی پلیت با ریشه دندان های متحرک تداخلی ندارد و با نزدیک تر شدن سر مینی پلیت به مرکز چرخش قوس دندانی، نیروی وارده باعث حرکت کنترل شده و مداوم می شود. بنابراین، مینی پلیت ها قابل اعتمادتر هستند و به همکاری بیمار نیازی نیست.
انکوریج بدست آمده از ایمپلنت به دو بخش تقسیم می شود: انکوریج مستقیم که در آن از ایمپلنت داخلی به عنوان محل انکوریج استفاده می شود و انکوریج غیرمستقیم که در آن از ایمپلنت ها برای حفظ انکوریج استفاده می شود. استفاده از آنها بیشتر در مواردی مانند برای بسته شدن فضا از مزیال، بسته شدن فضا از دیستال، اینتروژن و اکستروژن (دندان های قدامی و خلفی)، دیستالیزیشن، مزیالیزیشن، اصلاحات خط وسط و صاف کردن دندان مولر تأیید می شود.
شایع ترین عارضه عفونت حاد با درد، تورم و تولید چرک در محل کاشت مینی پلیت است. سایر عوارض بالقوه شامل رشد بیش از حد مخاط در سر مینی پلیت و به ندرت بی حسی هستند.
برنامه ریزی انکوریج
به عوامل مختلفی بستگی دارد:
نگهدارنده های انکوریج عبارتند از:
قوس ترنس پالاتال (TPA)، قوس ترنس لینگوال، قوس پالاتال نانس، ابزار نگهدارنده عمودی (VHA)، قوس کاربردی.
گنجاندن دندان ها تا حد امکان در واحد انکوریج. نسبت مساحت PDL واحد انکوریج به ناحیه PDL واحد حرکت دندان بدون اصطکاک 2:1 و با اصطکاک 4:1 است.
یک راه متداول برای بهبود کنترل انکوریج، قرار دادن مقاومت گروهی از دندان ها در برابر حرکت یک دندان به جای تقسیم قوس دندانی به بخش های کمتر مساوی است. به عنوان مثال: برای کاهش فشار بر روی انکوریج خلفی، عقب کشیدن دندان نیش به صورت جداگانه انجام می شود.
بهتر است به جای حرکت دادن بدنه، نوک دندان ها چرخاند و سپس آن ها را صاف کرد.
این شامل یک سیم است که درون یک دکمه آکریلیک در کام قدامی تعبیه شده و به نوارهایی روی دندان های مولر دائمی اول فک بالا لحیم شده است. برای حفظ فاصله بین دندان های مولر تکیه گاه و بخش لبی پس از افتادن زود هنگام دندان های شیری استفاده شده است.
این امکان چرخش اولیه نوک دندان به دنبال راست کردن ریشه را فراهم می کند. چرخش ساده نوک بدون کمک نوک نسبت به حرکت دادن همان دندان ها، به لنگر بسیار کمتری نیاز دارد. با این حال، این یکی از ویژگی های حرکت متفاوت دندان ها است که نیاز انکوریج کلی و مدت درمان، از سیستم های سیم مستقیم یا لبه ای، بویژه در موارد دشوار، به طور قابل توجهی کمتر به نظر می رسد.
دندان مولر فک پایین دارای یک نوک دیستال 6- درجه است که در آن تعبیه شده است که باعث تراز شدن و بدست آوردن طول قوس دندانی می شود
حفظ انکوریج در فک بالا شامل استفاده از بستن پشت سیم های ارتودنتیک، حلقه های امگا است که ارجح ترین روش است، و پشت ها با سیم کمانی خم می شوند.
از دست دادن انکوریج، حرکت واحد واکنش یا واحد انکوریج به جای دندان هایی است که باید جابجا شوند. علل از دست رفتن انکوریج شامل استفاده نکردن کافی از ابزار، فعال شدن بیش از حد فنرها یا اجزاء فعال، نگهداری ضعیف از ابزار، استفاده از نیروی سنگین در حرکت دندان ها و برنامه ریزی ضعیف انکوریج است.
برخی از علائم از دست دادن انکوریج به شرح زیر است:
روش های زیادی مانند:
انکوریج باید قبل از تدوین طرح درمان مورد توجه قرار گیرد. برای پایان بهتر و موفقیت کامل در درمان ارتودنسی، اسکلت و دندان باید با احتیاط برنامه ریزی شوند. انکوریج نقش برجسته ای در استفاده از فضاهای دندان های کشیده شده، استفاده از هدگیرها، مکانیک رترکشن و غیره دارد. سیستم انکوریج اسکلتی عمدتاً امکانات و پارادایم ها را در درمان ارتودنسی تغییر داده است. استفاده از مینی پلیت برای انکوریج مطلق ویژگی ها و مزایای بسیار جذابی ارائه داده است.